Cookies

This website uses cookies. Please select the type of cookies you want to use on your device

Technical cookies are required to use this website

You can opt-out of optional cookies but some functionality might be limited

Mughal School: illuminated manuscript page, 19th C.

Mughal School: illuminated manuscript page, 19th C.  
515
Dit lot werd verkocht op 2024-12-18 en is niet meer beschikbaar

Dim.: 41,5 x 31,5 cm (the frame)
Dim.: 30 x 20 cm (the work)

The text on the back reads: 
موی سر رشته بار یک ابریشم بعمل ارند شاید قال صاحب الاسباب في نظم مني الشعور ان بد جبل الشوفي حرة المديرة وبين الافارج الجن اسکن و مرد از امکان است که موی فزونی بهات قصیر نباشد امیر که برین پبلک ست اینجا بار با بدست که موی فرای بسیار باشد و بترین طابق دار است که بهار خوابه دطیب مرد ایک بالا بار ها و مسجه دست به گیر و دولتی میانه و یکنی میل برایت بلک برون امر در جان دارند با نگاه بلک است و اگر بعوض رشته با نشست را بهاره با بردارد بهتراست و پس از برداشتن پلک نشسته مشو شود با بهاره انقد بر کند تا بند اید بر دو چندانکه تقدیر کرده باشد بودن برداشته ب جان نکند بی تقوا بردو دوست نابه تا جر پوست بلک بده نشود چون از بر بدن فارغ شدی مابگاه سوزن بدوزند و رده به نند و سخت مبالها، دوز وپس در دور اور بار بر ابیض سر رشته بر جراحت بند و اراد بیانی کوشش دارد تا عضله که یک را ر و خود باشنده است قطع نشود اندا بار ها دیدند که دستکار اور بجان در کار استاده بانان اندر شمبر دانست که بلک خشم بدود کشت با بهاره اندکی بردارند و د وگفته مشدم و صاف و یک باندازه بلک بر اند و دندان در کند که خواند برین بلک اندر بیان و و گفته کند و بر دو سرعته ا سخت بر بنده بنو شبکه پوست پلکا بلک اندر سکنجی شود تا مد و غذا بد و زید کی بیش در ده روز برده شده بیفتد و حال اینکه این جاست بد و نیایند و ما که طاقت و سنگاری ندارد و این نتواند و به و سخن دستکاری نمودند شندور بدا روی بر شهر کند و آن جنان باشند که در روی نیوب جیل بر دارند و بر پوست پیک بدان مرضی که شهر خواند که طلا کن در سالن برگ مورد در ساعت بوست بر وب و اثر رانی شین پدر را بر اس دار و از و بسترند و نگ است رسایش و بند و بار دیگر طلا کند و رنانی بدارند و سمنان سکند تاریخش کرد و بگذار زنده تا ساده شود و حک رتبه کند بس دار و بشو بدو موم روغن طلا سازند ناخنک را میفتد و رعایت آدم هم اندی الان این باور بود